هدف چیست؟
مقاله :هدف
نوشته :دکترنادر اسدالهی
ماهمانی هستیم که می اندیشیم .
آنچه ازما سرمی زندازافکارماست.
ما با افکارمان جهان رامی سازیم.
(اوشو)
بدانیم که هدفمندان کسانی هستند که با انگیزه زندگی می کنند و می دانند از زندگی چه می خواهند و مشتاقانه به دنبال هدف خود میباشند.
(اما من می گویم هدف یعنی آروزی بزرگ و یا کوچک ،اما دست یافتنی، امید یعنی حیات ، حیات یعنی زندگی، زندگی یعنی شور، نشاط ، تلاش، یعنیعشق،
عشق یعنی از خود گذشتن و به معشوق رسیدن و به معشوق رسیدن یعنی مبارزه) مولف کتاب استاد نادر اسدالهی
داشتن فلسفه وهدف محکم ومنطقی در زندگی , (ورزش و هنرهای رزمی )یکی از بزرگترین مبحث کلی بوده و می باشد که در فلسفه من تلاش ،کوشش،صبر،بردباری،ایستادگی ،از خود گذشتگی ، امیدبه موفقیت وآینده و مبارزه دربرابر سختیها ،تواضع در ورزش و زندگی ،عدالت در رفتار،گفتار ،کردار،و قدرت درتمامی مراحل زندگی می باشد که یکی از بزرگترین آرزوهای من و شما و تمام بشریت بوده وهست. باید بدانیم که داشتن قدرت بدون علم به عمل وتواضع معنی ندارد وداشتن تواضع بدون قدرت معنی ندارد ،پس بیائیم تلاش نمایئم هرسه رایک جا داشته باشیم.
به ظاهر همه انسانها دارای هدف و انگیزه هستند. در حالی که گروه کثیری آرزوها و رؤیاهای خود را با هدف اشتباه می گیرند و بدین علت اکثراً درسفر شگفتانگیز زندگی، در برخورد با مشکلات و حوادث ناگوار، معمولاً روحیه خود را باخته و دائماً از روزگار و ناراحتیهای پیش پا افتاده گلایهکرده و ناله سر میدهند . در حالی که اگر کسی هدف داشته باشد و با انگیزه زندگی کند، در مقابل مشکلات و حوادث نامساعد تسلیم نشده و موانع رابا شهامت و تلاش فراوان و با صبوری و شادابی یکی پس از دیگری از پیش پای خود بر می دارد. افراد موفق پس از تعیین هدف یا مشخص وشفاف نمودن ان، با عمل و پشتکار، رؤیاهای خود را به واقعیت تبدیل می سازند. در حقیقت، اولین قدم برای رسیدن به هدف داشتن عزمی محکم است.
بعضیها، هدف دارند، ولی این هدفها آنقدر نامشخص و کلی هستند که راههایی برای نیل به آنها نمایان نیست ! موفق وپیروز و خوشبخت کسانی هستند که باانگیزه زندگی می کنند و میدانند چه میخواهند و مشتاقانه دنبال هدف خود میباشند.
موریس مترلینک میگوید آدمی ساخته افکار خویش است. فردا هما ن خواهد شد که امروز به آن میاندیشیده است. در حقیقت، هر کس، نویسنده، تهیه کننده وسازنده(کارگردان) افکار و تصاویر ذهنی خود می باشد. و همواره بر این مبنا عمل میکند.
آبراهام لینکلن در مورد هدف چنین گفته: اگر بدانیم کجا هستیم، کجا می رویم و به چه وسیله میرویم، یکی از مشکلات خود و اجتماع بر طرف می شود.
به طور کلی، راز موفقیت هر فرد در این است که برای خود هدف تعیین کرده و آن را دائماً در ذهن خود مجسم ساخته و جزء باورهایخود قرار دهد. قاطعانه می توان گفت اگر بدانیم دنبال چه چیزی بوده و از راه صحیح آن برویم، با داشتن هدف و عقیده محکم و شفاف حتماً آن رابه دست خواهیم آورد، هرانچه که سخت ودست یافتنی هم که نباشد.
گروهی هستند که آنقدر سرگرمی و مشغولیت یا گرفتاری و مشکلات دارند که فرصت اندیشیدن به هدفهای خود را ندارند و یا آن قدر آروزیهای دور و دراز دارند که جز خستگی روحی و جسمی، چیزی عایدشان نمیشود.
گروه دیگر کسانی هستند که، فرصت فکر کردن دارند ولی دچار ذهنی بی هدف اند گاهی این خلأ چنان در وجود آنها رخنه می کند که حتی میل،شور و شوقی به زندگی را که یک امر فطری و طبیعی است از دست میدهند!
بسیاری از مردم دارای شور و عشق هستند، اما به علت آن که درباره توانایی و کارایی خود،عقاید محدودی دارند، دست به عملی که رویاهای آنها راتحقق بخشد نمیزنند!
بیشتر مردم امیدوارند که ناگهان بخت در خانه شان را بکوبد و فرشته اقبال دشمنان را نابود کندو در یک چشم بر هم زدن به آنها (پول ، ثروت،افتخار، شهرت) ویا چیزهای دیگرهدیه کند!
آنها با شور و اشتیاق به روزی چشم دوختهاند و بیتابانه در انتظارند تا باز نشسته شده و در جای خوش آب و هوا زندگی کنند ... ولی اگر از آنهابپرسید که چگونه به چنین آرزویی جامه عمل خواهند پوشانید؟ جواب میدهند: نمیدانیم!
گروهی از انسانهاتحت تأثیر هر عاملی که جذبه داشته باشد، قرار می گیرند و به سوی آن کشیده می شوند حتی اگر در مسیر تباهی، فساد، نیستی ونابودی باشد و اینان در جستجوی یک سعادت خیالی، دچار هزاران بدبختی و مصیبت میشوند!
به ظاهر همه انسانها، افکار و رؤیاهای پراکنده در سردارند! ولی بسیاری از آنها (هدفمند) نبوده و با انگیزه زندگی نمی کنند و از این نعمت بزرگ محرومند در حقیقت بسیاری از افرادی که در کار و زندگی موفق نمی شوند. به این سبب است که اصولاً هدفهای مشخصی را پیگیری نمی کنند و درواقع اصلاً هدفی ندارند تا به آن برسند اینان در تخیلات خوش غرق هستند بدون اینکه قدم عملی بردارند، چون دامنه آرزوهای بشری حد و مرزینداشته و بیانتهاست
! لذا خوشبخت کسی است که با انگیزه زندگی کرده و بداند چه میخواهد و هدفش را با شور و اشتیاق دنبال کرده و قدمهایعملی ومحکم بردارد.
هدف مهمترین عاملی است که به زندگی انسان جهت و معنی و مفهوم میبخشد. آدمهای موفق لزوماً شایستهترین، سالم ترین و یاباهوشتریننیستند، بلکه کسانی که هدف دارند و برای رسیدن به هدف خویش تلاش می کنند آدمهای موفق هستند. این گروه از انسانها اهدافی روشن ونیرومند دارند و همه امکانات موجود را در جهت تحقق اهداف خود به کار میگیرند! اینان ثابت قدم و خستگی ناپذیرند! هیچ چیز آنها را از هدفشانباز نمیدارد! دائم در تلاش و کوششند تا به اهداف خود نزدیک شوند و در این راه آرام و قرار نداشته و سر از پا نمیشناسند. تا به هدف برسند وهمواره این افراد عادی هدفدار هستند که زندگی معمولی را به شاهکاری بزرگ تبدیل میکنند.
ناپلئون میگوید پیروزی نصیب کسانی میشود که پیش از همه استقامت دارند.
بسیاری از انسانها، فکر میکنند که اگر فلان کس شاد و سرحال و موفق است به دلیل خوش شانسی بوده و بخت با او یار بوده است! در حالی که اگرکسی در کار اجتماعی موفق میشود اگر کسی دانشمند میگردد اگر کسی به ثروت افسانهای دست پیدا میکند و اگر کسی به بزرگ ترین قهرمان تبدیل میشود ویا به بالاترین مقام دست می یابد، به این دلیل است که او:اولاً اهداف معین و مشخص داشته و ثانیاً برای دستیابی به اهداف خویش ثابت قدم و خستگی ناپذیر بوده و در رسیدن به آن از هیچ تلاش و کوششو حتی فداکاری مضایقه نداشته است. یکی از ویژگیهای انسانی آنها صبروبردباری است. برای انسانهای موفق شکست اهمیت ندارد. بلکه نتیجهشکست مهم است، به علاوه شکست به عنوان یک تجربه جدید یا تلقی مثبت و سازنده محسوب میشود. حتی به نظر آنان هر تجربه خود یکموفقیت به حساب میآید خیلی از انسانهای موفق قادر شدهاند که شکستهایشان را به پیروزیهای بزرگ و کوچک تبدیل کنند بنابراین انسانهایی موفق و کامیاب میشوند که ( هدفمند) باشند در اقدام به عمل از شکست نهراسیده و هر گونه عدم موفقیت را به عنوان تجربه پذیرا باشند. بهطور کلی موفقیت یک امر تصادفی نیست،
روش و شیوههای منطقی وجود دارد که در دسترس همه بوده و همه میدانند از نیروی معجزه آسا و شگفتانگیز درون خویش بهره برده و زندگیخود را به شاهکاری بیهمتا مبدل سازند! مردان برتر و موفق، راه ثابتی را برای موفقیت در پیش میگیرند.برای ورزشکاران موفق نه تنها دانش علوم عملی وفیزیکی نیاز دارد بلکه دانش علوم تئوری وعلمی نیز لازم وحیاتی میباشد ودرغیر این صورت هرگز به هدف صحیح نخواهید رسید.
قدم اول : هدف خود را مشخص کرده و می دانند که چه می خواهند و نتیجه دلخواه را نیز پیشبینی می کنند.
قدم دوم: انجام عمل است، باید قدمهای عملی وعلمی برداشت تا ما را به هدف دلخواه برساند .
قدم سوم:کنترل در مسیر هدف است. اعمالی که ما می کنیم همیشه ما را به نتیجه مطلوب نمی رساند. لذا یافتن راهی برای کنترل نتایج و بازتابهایاقدامات خود و اینکه آیا در مسیر هدف پیش رفتهایم یا نه؟ و بفهمیم کارهایی که می کنیم ما را به هدف نزدیک می کند و یا از آن چه که هست دور می سازد؟ اگرنتایج و دستاوردهای اقدامات، دلخواه نباشد و فکر کنیم که اعمال و رفتار ما چه نتایجی به بار آورده و چه تجربههایی به ما آموخته است؟
قدم چهارم: انعطافپذیری و تصحیح مسیر و ایجاد نرمش برای تغییر رفتار است که ما را به نتیجه مورد نظر برساند. انسانهای برتر سرمشق وشکست خوردهها، عبرت دیگران هستند .افراد موفق می دانند که هیچ کس ازشکم مادر (برنده) یا (بازنده) زاییده نمی شود، برندگی یا بازندگی نتیجةتفکر و کردار وتلاشهای خود ماست و می دانند که تنها با عمل و پشتکار می توان رؤیا های خود را به حقیقت تبدیل نمایند. و میدانند هدفمند بودن ،
مشکلات را آسان و زندگی را شیرین و با نشاط میسازد. و میدانند اگر بخواهند کاری انجام دهند حتماً راهی وجود دارد. و می دانند اگر واقعاً معتقدباشند می توانند، حتماً می توانند و موفق می شوند!
حال ببینیم چه هدفهایی را دنبال کنیم تا پیروز واقعی به حساب بیاییم.
بیشتر مردم امیدوارند ناگهان بخت در خانهشان رابکوید و فرشتة اقبال دستشان را بگیرد و در یک چشم بر هم زدن به آنها (پول و ثروت ، شهرت ،افتخارو.... هدیه کند !
پیروزی حقیقی چیزی جز برتری و فضیلت نیست زمانی ما آدم موفق به حساب میآییم که مغز خود را با افکار مثبت و سازنده مجهز سازیم و با بهکار گرفتن استعدادهای نامحدود خویش که در درون ما نهفته است در راه سازندگی، خدمت به جامعه و برای انسانیت و خوشبختی انسانها و داشتنرفتار نیک و محبتآمیز با دیگران و ... قدم برداریم. در چنین شرایطی است که آرامش باطنی و احساسخوشبختی از آن ماست. اگر ثروت و قدرت توأم با سازندگی،نوع دوستی و اشتیاق کمک به دیگران نباشد منجر به تباهی انسان خواهد شد.
(تولستوی) میگوید: هدفی که تنهانفع شخصی در آن منظور باشد شرافتمندانه نیست.وهرگزبه مقصد نمی رسد.
(افلاطون) میگوید: سعادت و خوشبختی دیگران را خواستن بزرگترین خوشبختی است و هر کس در طلب خیر و سعادت دیگران باشد، بالاخرهسعادت خویش را هم به دست خواهد آورد.
یک سخن گوهربار از حضرت محمد (ص) بهترین مردم سودمندترین آنان به حال دیگران هستند.
پس بیاییم هدفی منطقی ومحکم داشته ،تا بتوانیم درمسیر زندگی پیروز وموفق باشیم .تلاش نمائیم برای رسیدن به هدف هایمان ،سربلند شویم.
کنفسیوس می گوید:مردان بزرگ به خود سخت می گیرند اما مردان کوچک به دیگران؟
داشتن روحی بزرگ ،نیاز به هیچ چیز ندارد ،بلکه فقط کمی خود باوری می خواهد وتلاش،باشد که روزی مردان وزنان تمامی دنیا روحی بزرگ،ازاد،سربلند،موفق وپیروز دارا باشند.
بیائیم روح وروانمان را با عبادت به یگانه هستی عالم سیقل دهیم.
بیائیم فکر روح وروانمان را با روشهای مختلف تمرکز وتمرگز فکری اماده سازیم، که در زبانهای مختلف به انها می گویند ذن ،دهارانا ، مراقبه ، مدیتیشن ، ویا به زبان ساده بگویم تفکر واندیشه نمائیم .(روحمان را سیقل دهیم)
اگر مبارزی بخواهد که در تمامی میادین مسابقات زنگی موفق وپیروز شود باید به نکاتی که اشاره می نمایم توجه بسیاری داشته باشد ،فلسفه مبارزه یعنی انکه کسی که دارای هدف مشخص وبرنامه ای برای ان دارد باید ،روزانه دو تا شیش ساعت تمرین مفید فیزیکی و علمی داشته باشد چراکه تمرین فیزیکی خالی به هیچ دردی داوا نه خواهد نمو د ویا همین طور دروس علمی بدون تمرینات فیزیکی به کار نمی اید . کسی که بخواهد موفق شود بدون راهنما نباید قدمی بردارد چراکه پیری میگوید ،بی پیر مرو به خرابات که هرچند اسکندر زمانه باشی ،اری این یک حقیقت بسیار بزرگیست که باید قبول کنیم در رسیدن به قله های موفقیت و پیروزی باید استادی دانا پرتجربه ودانشمند، دولسوز همواره ما را راهنمای وهدایت نماید تا بتوانیم سربلند وسرفراز ائیم.
اگر مبارزی (فایتر) دو دقیقه مبارزه داشتید باید خود رابرای چهار تا شیش دقیقه مبارزه اماده کنید واگر دو راند دو دقیقه ای داشتید پس باید خود را برای شیش تا ده دقیقه مبارزه تمرین اماده نمائید واگر سه راند مبارزه داشتید خود رابرای ده تانوزده دقیقه اماده کنید و به همین این ترتیب هم باید تقسیم بندی کنید.
بدون امادگی روحی وروانی وفیزیکی وفنی هرگز پا به مبارزه ات اماتور ویا حرفه ای نه گزارید ،چراکه هرگز موفق نخواهید شد بلکه از نظر روحی ،روانی وجسمی هم اسیب خواهید دید،ویک خاطره بسیار تلخی هم به جا خاهید گزاشت.
برای یک مبارز نه تنها تمرین ،تغذیه،استاد دانشمندو دل سوز ،ودانش فنون رزمی وغیره می خواهد بلکه تمام مجموعه قواعد واصول دانش رزمی وعلمی وتاکتیکی ،تکنیکی،تلاش برای پیروزی ،را نیاز دارد.
ومن میدوارم شما دوستان گرامی همیشه پیروز و موفق وسرفراز سربلند وبا اعتماد به نفس حرکت کنید.
انسان ،مجموعه ای از آنچه دارد.
نیست بلکه مجموعه ای است از آنچه ندارد.
اما می تواند داشته باشد.
سارتر
تقدیم به کسانی که به من آموختن
نادر اسدالهی
تبریز
1376/06/01