مبنای این دیدگاه این است که علم حالت انباشته دارد . رسیدن به یک نتیجه تحقیقی خوب و نیل به یک مدل برازنده تر نیازمند استفاده از تجربیات پیشین محققان قبلی نسبت به مساله است.
هر پدیده ای دارای سابقه یا پیشینه ای است . وضع و شرایط امروز آن تابع همین گذشته است. پدیده های اجتماعی وابسته به گذشته اند و در زنجیره ای از تداوم جای می گیرند ، هویت آنان بدون در نظر گرفتن گذشته ایکه در آن تکوین و تبلور یافته اند ، بدست نخواهد آمد. هیچ تحقیقی در خلاء صورت نمی گیرد . بنابراین ، بطور طبیعی هر پژوهش در تداوم پژوهش های پیشین به انجام می رسد . هم از دوباره کاریها در آن اجتناب می شود . هم از داده های تحقیقات پیشین بر خوردار می گردد . ارتقاء دانش نیز به همین تداوم وابسته است. هر پژوهش باید متکی به دستاوردهای پیشین باشد، در حالیکه خود هم سخنی تازه دارد و هم ، روشهایی دقیق تر در شناخت پدیده بکار می گیرد( ساروخانی ، 1385: 146).
به این جهت ، در مطالعه ی هر مشکل اجتماعی و هر نوع تحقیق ، محقق باید سعی نماید به مطالعاتی که قبلا در زمینه همان مساله به انجام رسیده است ، دست یابد و در نحوه بررسی ، که شامل طرح ، بررسی، و روش مطالعه است ، تفحص نماید و معایبی را که در مطالعات قبلی می بیند در طرح تحقیق خود وارد نسازد. این بررسی مقدماتی ، محقق را از بسیاری مخاطرات و مشکلات بعدی مصون خواهد داشت، و نیز به او کمک خواهد کرد که بهترین طرح تحقیق ، و سهل ترین روش تحقیق را برای مساله مورد مطالعه اش انتخاب نماید( نبوی ، بی تا : 74 ).
1-5. استفاده از تئوری های موجود: ( نظریه ها )
تئوری ( نظریه ) در لغت به معنای« اندیشیدن و تحقیق» آمده که از «تئوریای »یونانی گرفته شده است ( توسلی ، 1379 : 24 ). نظریه به عنوان یک مقوله با معنا ، بخش ضروری کاربرد عملی است و در نتیجه ضرورت دارد نظریه جامعه شناسی رابطه صریح و روشنی با عمل اجتماعی داشته باشد. بدین ترتیب نظریه اجتماعی امری ضروری است که نمی توان از آن غفلت کرد ( توسلی ، 1379 : 27 ) .
از نظریه های جامعه شناسی فواید متعددی انتظار می رود که می توان برخی از آنها را به شرح زیر بیان کرد :
1- نظریه می تواند افکار جدید را در روند حل مسائل نظری برانگیزد .
2- نظریه ممکن است الگوهایی از موضوعات و مسائل مورد بحث ارائه دهد ، به طوری که بتوان یک توصیفی جامع و طرح گونه از آنها عرضه کرد .
3- تجزیه و تحلیل و نقد هر نظریه ممکن است به نظریات تازه ای منجر شود .
4 – نظریه ممکن است الهام بخش فرضیات علمی تازه ای باشد ( توسلی ،1379 : 29 ) .
محققان اجتماعی به دنبال پاسخ به دوپرسش اساسی درباره جامعه هستند، درجامعه چه می گذرد( تحقیق توصیفی ) و چرا ( تحقیق تبیینی ). اما برای پاسخ به پرسشهای مربوط به چرایی امور باید از چارچوب نظری استفاده نمود، چرا که نظریه با تحقیق در تعامل با یکدیگر قرار دارند.
در عمل ، نظریه و تحقیق از طریق جانشینی متناوب و پایان ناپذیر قیاس، استقرا، قیاس و… با یکدیگرکنش متقابل دارند. در عمل، قیاس و استقرا مسیرهای نظریه پردازی اجتماعی هستند.( ببی،1381: 135-134 )
منطق دانان بین استدلال استقرایی(از موردهای جزئی به اصول کلی،از واقعیتها به نظریه ها) و استدلال قیاسی (از کل به جزئ، به کارگیری نظریه برای یک مورد خاص)تمایز قائل می شوند. محقق در استدلال استقرایی از داده های مشاهده آغاز می کند و اصلی کلی به وجود می آورد که روابط بین موضوعهای مشاهده شده را بیان می کند. از طرف دیگر،در استدلال قیاسی ، محقق از یک قانون کلی آغاز می کند و آن را در نمونه ای خاص به کار می برد.(ببی.126:1381)
تحقیق جامعه شناختی نیز مستلزم تعامل مستمر بین مشاهده و تبیین ، گردآوری داده های بیشتر برای آزمون تبیین اولیه ، پالایش تبیین اولیه و … است . تبیین طرق مختلف رسیدن به نظریه های خوب نیست ، بلکه مبیّن دو مرحله است که نقطه شروع متناقضی با هم دارند . نظریه پردازی، فرایندی است که با رشته مشاهداتی آغاز شده و به ساختن نظریه هایی درباره مشاهدات منجر می شود . اما نظریه آزمایی بر عکس از نظریه آغاز می شود . با استفاده از نظریه می توانیم پیش بینی کنیم که دنیای واقعی امور به چه نحو خواهد بود . البته این دو فرایند تعامل مستمری در تدوین و شکل گیری نظریه دارند . اما اغلب تحقیقات اجتماعی از فرایند نظریه آزمایی استفاده می کنند ، یعنی تحقیق با نظریه آغاز می شود ، چرا که نظریه آزمایی در امر گردآوری داده ها و تناسب داده ها اهمیتی اساسی دارد ( دواس ، 1381 : 21- 20 ) .
”درباره کاربرد تئوری در تحقیق تاکنون کم صحبت نشده است ؛ چون هیچ تحقیقی در حوزه علم نمی تواند بی نیاز از تئوری باشد . این الزام برای تحقیقات علمی _ با توجه به این امر که منطق غالب در علم منطق قیاس است – از ویژگی های واقعی علم است . بنابراین ، تحقیقی که در آن ، سهم تئوری لحاظ نگردد ، کمکی به پیشرفت علم نمی کند ” ( پوپر ،1370 : 99 -77) .
در واقع چارچوب نظری دو کارکرد دارد : 1 – اجازه می دهد پرسش آغازی را از نو فرمول بندی یا به صورت دقیق تر بیان کرد . 2- به عنوان شالوده برای فرضیه هایی به کار می رود که به اعتبار آنها محقق پاسخ منسجمی به این پرسش آغازی خواهد داد ( کیوی ، ریموند و کامپنهود ، 1370 : 88 ) .
2-5. تعریف مفاهیم(مفهوم سازی):
مفهوم سازی:مفاهیم معناهایی هستند که مورد توافق قرار گرفته اند و ما آنها را به اصطلاحات تبدیل می کنیم تا از این طریق ارتباطات، سنجش و تحقیق را آسان سازیم( ببی،1381: 289)
هر تحقیق مفاهیم خاص خود را فراهم می سازد و در نهایت زبانی خاص پدید می آورد.فرایند مفهوم سازی با ارائه تعاریف صورت می پذیرد. به بیان دیگر در هر تحقیق ارائه تعاریف برای مفاهیم تازه یا کلیدی کاری پیگیر و مستمر است(ساروخانی،1385: 90).
حاصل فرایند مفهوم سازی عبارت است از تعیین یک یا چند شاخص از آنچه در ذهن خود داریم ، شاخصی که حضور داشتن یا حضور نداشتن مفهومی را که سرگرم مطالعه آنیم نشان می دهد( ببی،1381: 256).
محقق برای تبیین و تشریح موضوع مورد مطالعه و تعیین متغیرهایی که مربوط به موضوع مورد تحقیق می باشد، بایستی مفاهیم موجود در طرح تحقیق خود را یکایک تعریف نموده تا مفاهیم از یکدیگر باز شناخته شوند و پرسشگران و سایر کسانی که محقق را یاری میدهند با آگاهی و تسلط کامل به جزئیات موضوع بکار تحقیق بپردازند . در تعریف مفاهیم اصطلاحات و واژههای بکار رفته در طرح باید مشخصاً و دقیقاً تعریف شوند. مثلاً در مطالعه مربوط به یک گروه اجتماعی اصطلاحات و مفاهیمی مثل “انسجام گروهی” و “ارتباط متقابل” ,”برون گروه” ,”درون گروه”,”شبه گروه”,”پاره گروه” و ….تعریف شوند.